منسوب است به فرقۀ موسوم به باطنیه. آنکه بطریقۀ باطنیه گرویده باشد. سَبعی. قرمطی. هفت امامی. اسماعیلی. تعلیمی. فاطمی. رفیق. (النقض حاشیۀ ص 93). ج، باطنیان و باطنیون: باطنش هست دیگر و ظاهرش دیگر است گویی شده ست این گل دوروی باطنی. منوچهری.
منسوب به باطن. مقابل ظاهری. درونی. داخلی. ذاتی. جوهری
از شعرای بخارا و بروایتی دیگر از بلخ بوده است. امیر علیشیر نوائی آرد: مرد فقیر و ساده است و در بلخ میباشد و بقدم توکل بزیارت مکه معظمه مشرف شده، این مطلع ازوست: بسکه داری تنگدل ای غنچۀ خندان مرا جان ز دل آمد به تنگ و دل گرفت از جان مرا. رجوع به مجالس النفائس ص 82 و 256 و 306 و هم چنین قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1199 و صبح گلشن ص 50 شود