جدول جو
جدول جو

معنی آب فشان

آب فشان
چشمۀ آب گرم که از آن بخار و آب گرم فوران کند
تصویری از آب فشان
تصویر آب فشان
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با آب فشان

آب فشان

آب فشان
سوراخهایی که آب گرم از آنها بیرون رانده می شود. (فرهنگستان زمین شناسی)
لغت نامه دهخدا

آب دهان

آب دهان
بزاق، بصاق، خیو، به تعبیر آب دهان برای چیزی رفتن، خواهان وآرزومند آن بودن، بزاق
فرهنگ لغت هوشیار

آتشفشان

آتشفشان
آنچه آتش افشاند، کوهی که از دهانه آن مواد سیال سوزان و خاکستر وآتش بیرون جهد برکان
فرهنگ لغت هوشیار