جدول جو
جدول جو

معنی اعلا

اعلا
بلند گردانیدن، بالا بردن، بر جای بلند برآمدن
تصویری از اعلا
تصویر اعلا
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با اعلا

اعلا

اعلا
بلند، نفیس، برگزیده ای از هر چیز، اعلاتر، بهتر، بلند کردن، بر کشیدن بر آوردن، افراشتن، برتر بلندتر بالاتر، برگزیده از هر چیز. یا اعلی وادنی. برتر و فروتر. یا اعلی و اسفل. بالاتر و پایین تر و برتر و فروتر. توضیح این کلمه را ایرانیان گاه بصورت (اعلا) نویسند. یا اعلی حضرت. عنوانی مخصوص شاهان و سلاطین
فرهنگ لغت هوشیار

اعلا

اعلا
اعلی. بلند و نفیس و برگزیده از هر چیزی و بالای هر چیزی. (ناظم الاطباء) :
چون تجاسر کرده خاطر مختصر کردم سخن
کاین تجاسر سمع اعلا برنتابد بیش از این.
خاقانی.
و رجوع به اعلی شود.
- اعلاتر، بلندتر. بهتر. نفیس تر. (ناظم الاطباء).
- اعلا و اسفل، بالا و پایین. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

ادلا

ادلا
فرو گذاشتن، کار به گردن کسی گذاشتن، آب کشیدن، زشت گویی، خویشی جستن، فرنود آوری (فرنود دلیل)، پاره دادن
فرهنگ لغت هوشیار