جدول جو
جدول جو

معنی هوالحق

هوالحق
اوست حق، اوست خدا. درویشان «هو حق» می گویند
تصویری از هوالحق
تصویر هوالحق
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با هوالحق

هو الحق

هو الحق
اوست حق اوست خدا: و باز هم خاکش می کند از آنکه حق تصرف اوراست هو الحق ای له الحق
فرهنگ لغت هوشیار

ذوالحرق

ذوالحرق
ابن شریح الشاعر. از ابان بن دارم از بنی عوف. عقدالفرید ج 3 ص 298 چ عریان
لغت نامه دهخدا

هوادرق

هوادرق
دهی است از بخش مرکزی شهرستان اردبیل. دارای 296 تن سکنه، آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و حبوب است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

جوالق

جوالق
پارسی تازی گشته گواله گاله یک لنگه بار، جمع جوالق جوالیق، جمع جوالق و جوالیق
فرهنگ لغت هوشیار

جوالق

جوالق
خرجین، جَوال، کیسۀ بزرگ و ستبری از نخ ضخیم یا پارچۀ خشن که برای حمل بار بر پشت چهارپایان بارکش می اندازند، تاچِه، بارجامِه، گُوال، گالِه، غَنج، ایزُغُنج، غِرار، غِرارِه، شَکیش
جوالق
فرهنگ فارسی عمید

لواحق

لواحق
لاحق ها، ویژگی چیزهایی یا کسانی که بعد از چیز یا کس دیگر بیایند و به آن بپیوندند، جمعِ واژۀ لاحق
لواحق
فرهنگ فارسی عمید