جدول جو
جدول جو

معنی همگی

همگی
همه، به تمامی، جملگی، کلی، تمام یک چیز، کل
تصویری از همگی
تصویر همگی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با همگی

همگی

همگی
تمامی و همه. (از غیاث). جملگی. کلاً. یکسر. یکسره. (یادداشت مؤلف) : جبرئیل بیامد و پری بزد قصر ملک و همه حشم را بر زمین فروبرد و همگی هلاک شدند. (قصص الانبیاء).
خیز نظامی نه گه خفتن است
وقت به ترک همگی گفتن است.
نظامی.
شاه بدان صید چنان صید شد
که ش همگی بستۀ آن قید شد.
نظامی
لغت نامه دهخدا