معنی نابلد - فرهنگ فارسی عمید
معنی نابلد
- نابلد
- آنکه راهی را نداند، بی خبر از راه ورسم جایی، آنکه در کاری ماهر نباشد
تصویر نابلد
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با نابلد
نابلد
- نابلد
- که راه نبرد. که راهی را نداند. که طریقی را نشناسد. که راه نداند. که نشناسد، ناشی. که وارد به کاری نیست. که مهارت و آشنائی به کاری ندارد
لغت نامه دهخدا