جدول جو
جدول جو

معنی مفتش

مفتش
تفتیش کننده، جستجو کننده، کاوش کننده، بازرس
تصویری از مفتش
تصویر مفتش
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با مفتش

مفتش

مفتش
جوینده. کاونده. (از آنندراج). کسی که می جوید و می کاود و تفتیش می نماید. (ناظم الاطباء). پژوهنده. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به تفتیش شود، (اصطلاح اداری در گذشته) بازرس. کسی که از طرف وزارتخانه ها و اداره ها به کارهای کارمندان و کارکنان رسیدگی کرده درستی یا نادرستی کارهای آنها را به مقامات مربوط آگهی می دهد. (ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی، ذیل بازرس). و رجوع به بازرس شود، مباشر و سرکار و ناظر. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

مرتش

مرتش
بر گرفته از مرتشی بنگرید به مرتشی مرتشی: داده ای دل در پی او جان دیده برویش زلف پریشان داده پی نان لذت ایمان قاضی بی دین مفتی مرتش. (نصیرای بدخشانی)
فرهنگ لغت هوشیار