معنی مزدوج تصویر مزدوج مزدوج جفت کرده، جفت شده مثلاً ستارۀ مزدوج، متقارن، در علوم ادبی مثنوی، در علوم ادبی ازدواججفت کرده، جفت شده مثلاً ستارۀ مزدوج، متقارن، در علوم ادبی مثنوی، در علوم ادبی ازدواج فرهنگ فارسی عمید