معنی قر و لند - فرهنگ فارسی عمید
معنی قر و لند
- قر و لند
- سخنی که زیر لب از روی خشم گفته می شود، قرقر
تصویر قر و لند
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با قر و لند
قر و لند
- قر و لند
- اعتراض و ناخشنودی نمودن از کاری یا از کسی به سخنان نامفهوم. زیر لب غریدن. با کردن صرف شود
لغت نامه دهخدا
غر و لند
- غر و لند
- آهسته حرف زدن از سر خشم و اعتراض. غرغر. غر. قر. قرقر. رجوع به غر و غر زدن شود.
ترکیب ها:
- غر و لند زدن. غر و لند کردن. رجوع به همین ترکیب هاشود
لغت نامه دهخدا
سر و بند
- سر و بند
- عهد و عصر. در محاوره گویند که فلان کار در سر و بند فلان پادشاه واقع شد. (غیاث) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا