معنی فتح کردن
فتح کردن
گشادن، گشودن، پیروز شدن بر دشمن، تسخیر کردن
تصویر فتح کردن
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با فتح کردن
فتح کردن
فتح کردن
وانیدن پیروز گشتن گشادن گشودن تسخیر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
فتح کردن
فتح کردن
Conquer
دیکشنری فارسی به انگلیسی
فتح کردن
فتح کردن
conquistar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
فتح کردن
فتح کردن
завоевывать
دیکشنری فارسی به روسی
فتح کردن
فتح کردن
erobern
دیکشنری فارسی به آلمانی
فتح کردن
فتح کردن
podbić
دیکشنری فارسی به لهستانی
فتح کردن
فتح کردن
завойовувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
فتح کردن
فتح کردن
conquistar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
فتح کردن
فتح کردن
conquérir
دیکشنری فارسی به فرانسوی