جدول جو
جدول جو

معنی غوشنگ

غوشنگ
غاوشنگ، چوبی که با آن گاو یا خر را می رانند
تصویری از غوشنگ
تصویر غوشنگ
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با غوشنگ

غوشنگ

غوشنگ
بمعنی غاوشنگ. (آنندراج) (اشتینگاس). مهمیز. رجوع به غاوشنگ شود
لغت نامه دهخدا

هوشنگ

هوشنگ
هوش، درایت، نام یکی از سلاطین پیشدادی و فرزند سیامک، از شخصیتهای شاهنامه، نام فرزند سیامک پادشاه پیشدادی
هوشنگ
فرهنگ نامهای ایرانی

اوشنگ

اوشنگ
ریسمانی که در خانه ها کنار دیوار یا جای دیگر می بندند و جامه ها را روی آن می اندازند، رژه، ریجه، بند، ریسمانی که خوشه های انگور یا میوه های دیگر را به آن آویزان می کنند، آونگ، اوننگ
فرهنگ فارسی عمید