معنی عمل آمدن عمل آمدن عَمَل آمَدَن اجرا شدن، انجام شدنپرورش یافتن، رشد کردنآماده شدن، ساخته شدن اجرا شدن، انجام شدنپرورش یافتن، رشد کردنآماده شدن، ساخته شدن تصویر عمل آمدن فرهنگ فارسی عمید