جدول جو
جدول جو

معنی سیبه

سیبه
سیبا، دیواری که در سر کوچه، محله یا جای دیگر برای محافظت و جلوگیری از هجوم دشمن درست کنند
تصویری از سیبه
تصویر سیبه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سیبه

سیبه

سیبه
مغولی پرچین دیواره ای از چوب و شاخه کندک (خندق) دیواری از چوب و علف دور قلعه و شهر چپر سور
فرهنگ لغت هوشیار

سیبه

سیبه
مأخوذاز ترکی... و آن خندقی باشد در پناه آن جنگ سازند. (غیاث) (آنندراج). دیواری از چوب و علف دور قلعه و شهر، چپر، سور. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به سیبا شود، گلوله ای بود از زر احمر که پادشاهان در دست غلطاندندی، چنانکه بعدها لخلخلۀ عنبرین به دست گرفتندی. (از الجماهر بیرونی ص 235) ، (اصطلاح ارتش) کتیبه. ستون. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

دیبه

دیبه
دیبا. توضیح: های دیبه ملفوظ است. یا دیبه خسروی جامه حریر پادشاهی، گنج سیم از گنجهای خسرو پرویز گنج دیبه
فرهنگ لغت هوشیار

سابه

سابه
دشگویان گروهی که در زمان علی علیه السلام نیز ابوبکر و عمر را دشنام می دادند (فضل بن شادان نیشابوری)
فرهنگ لغت هوشیار

ثیبه

ثیبه
چوز پاره رو در روی دوشیزه بیوه مونث ثیب زن شوی دیده و از شوهر جدا مانده خواه بطاق و خواه بمرگ شوی بیوه مقابل باکره دوشیزه
فرهنگ لغت هوشیار