جدول جو
جدول جو

معنی سبق خوان

سبق خوان
کسی که نزد استاد درس می خواند، متعلم، شاگرد
تصویری از سبق خوان
تصویر سبق خوان
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سبق خوان

سبق خوان

سبق خوان
که سبق خواند. متعلم. (آنندراج) :
معلم کیست عشق و گنج خاموشی دبستانش
سبق نادانی ودانا دلم طفل سبق خوانش.
جامی.
رجوع به سَبَق شود
لغت نامه دهخدا

سبز خوان

سبز خوان
کنایه از آسمان است. (برهان) (آنندراج) :
قرصۀ زر شد نهان در سفرۀ لعل شفق
ریزۀ سیمین بروی سبز خوان آمد پدید.
خواجه عمید (از آنندراج).
، در این شعر ظاهراً کنایه از زمین سبزه زار است:
هر گره از رشتۀ آن سبز خوان
جای زمین بود و دل آسمان.
نظامی
لغت نامه دهخدا

صبح خوان

صبح خوان
پگه خوان بلبل هزار دستان پرنده ای که در وقت صبح آواز خواند، بلبل
صبح خوان
فرهنگ لغت هوشیار

صبح خوان

صبح خوان
ویژگی مرغی که هنگام صبح آواز می خواند، در علم زیست شناسی کنایه از بُلبُل، پرنده ای خوش آواز و به اندازۀ گنجشک با پشت قهوه ای و شکم خاکستری، مُرغ خوُش خوٰان، زَندلاف، هِزاردَستان، شَباهَنگ، عَندَلیب، شَب خوٰان، مُرغِ سَحَر، مُرغِ چَمَن، بوبُرد، بوبَردَک، زَندواف، زَندوان، زَندباف، هِزارآوا، فَتّال، هِزار، هِزاران برای مِثال چه حالت است که گل در سحر نماید روی / چه آتش است که در مرغ صبح خوان گیرد (حافظ - ۱۰۳۵)
صبح خوان
فرهنگ فارسی عمید

سبک خوار

سبک خوار
آنکه به حرص و تندی و شتاب خورد: لَعْوَس، مرد سبک خوار و حریص. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا