جدول جو
جدول جو

معنی سالاد

سالاد
نوعی خوراک سرد که از خیار، گوجه فرنگی، پیاز، برگ کاهو یا سبزی های دیگر با سرکه یا آب لیمو و روغن زیتون درست کنند
تصویری از سالاد
تصویر سالاد
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سالاد

سالاد

سالاد
فرانسوی سبزیانه غذایی است مرکب از انواع سبزیها پخته یا خام که با نمک سرکه روغن آغشته کنند، طعامی مخلوط از انواع میوه گوشت سبزی و غیره و آن انواع بسیار دارد و معمولا از کاهو سرکه روغن زیتون یا گوجه پیاز کاهو سرکه و روغن زیتون تهیه کنند (بجای سرکه آب لیمو نیز به کار برند)، پیش غذائی مرکب از کاهو و سرکه و روغن زیتون و جز آن که بر سر سفره گذارند
فرهنگ لغت هوشیار

سالاد

سالاد
مخلوطی از سبزی های پخته یا خام یا محصولات گوشتی که با سس مخصوص خورده می شود
فرهنگ فارسی معین

سالاد

سالاد
یکی از ایالات مجارستان بطول 150 و بعرض 20 هزارگز و مرکز آن ’ساله آیرس’ است، رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود
لغت نامه دهخدا

سالاد

سالاد
نوعی کلاه خود سبک که جنگجویان اروپائی از قرن پانزدهم تا هفدهم آن را بر سر می نهادند
غذایی مرکب از کاهو و سرکه وروغن زیتون و جز آن که در سر سفره یا میز گذارند
لغت نامه دهخدا