معنی رخشیدن تصویر رخشیدن رخشیدنرَخشیدَن پرتو انداختن، درخشیدن، روشنایی دادن، تابیدنپرتو انداختن، درخشیدن، روشنایی دادن، تابیدن فرهنگ فارسی عمید