معنی چلانده
- چلانده
- ویژگی آنچه فشرده شده، ویژگی چیزی که با فشار، آب آن را گرفته باشند
واژههای مرتبط با چلانده
چلانده
- چلانده
- فشار داده شده عصاره گرفته
چلانده
- چلانده
- فشرده، شیره گرفته، عصاره گرفته، له، لهیده
چشانده
- چشانده
- کمی از خوردنی داده شده
چلانیده
- چلانیده
- فشار داده شده عصاره گرفته
چلاننده
- چلاننده
- فشارنده فشار دهنده عصاره گیرنده
چلاندن
- چلاندن
- فشار دادن منضغط کردن عصاره گرفتن
خلانده
- خلانده
- فرو کرده (سوزن خار و مانند آن در چیزی)
چرانده
- چرانده
- ویژگی حیوانی که به چرا برده شده، زمینی که گیاه و علف آن را حیوانات علف خوار چرا کرده و خورده باشند
چلاننده
- چلاننده
- ویژگی کسی که چیزی را بچلاند و آب آن را بگیرد
