معنی چرم گور
- چرم گور
- زه کمان، چرم کمان، وتر، چرم گوزن، چلّۀ کمان
برای مثال چو بر شاخ آهو کشد چرم گور / بدوزد سر مور بر پای مور (نظامی۵ - ۷۸۹)
واژههای مرتبط با چرم گور
چرم گور
- چرم گور
- کنایه از چله و زه کمان باشد. (برهان). بمعنی زه کمان است. (انجمن آرا) (آنندراج). مرادف چرم کمان و چرم گوزن. (از آنندراج). چله و زه کمان. (ناظم الاطباء) :
چو بر شاخ آهو کشد چرم گور
بدوزد سر مور برپای مور.
نظامی (از آنندراج).
رجوع به چرم کمان و چرم گوزن شود
چم گور
- چم گور
- دهی از دهستان چغاپور شهرستان بوشهر که در 24 هزارگزی جنوب خورموج و در باختر رود هیرمند واقع است. جلگه و گرمسیر است و 103 تن سکنه دارد. آبش از چاه. محصولش غلات و خرما. شغل اهالی زراعت و راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
شرم آور
- شرم آور
- خجالت آور
چشم شور
- چشم شور
- چشم بد زود اثر کند
شرم آور
- شرم آور
- آن چه موجب شرم شود خجلت آور
چرم گوزن
- چرم گوزن
- زِهِ کَمان، چَرمِ گور، وَتَر، چَرمِ کَمان، چِلّۀ کَمان
برای مِثال بمالید چاچی کمان را به دست / به چرم گوزن اندرآورد شست (فردوسی - ۷/۵۳۹)
شرم آور
- شرم آور
- شرم آورنده، آنچه سبب شرمندگی شود، خجلت آور
چشم شور
- چشم شور
- چشمی که اگر با نظر اعجاب و تحسین به کسی یا چیزی نگاه کند به آن چشم زخم می زند و آسیب می رساند
چشم شور
- چشم شور
- چشمی که از آن چشم زخم به کسی یا چیزی برسد
