جدول جو
جدول جو

معنی تنقلات

تنقلات
انواع آجیل، خشکبار، شیرینی، میوه و امثال آن
تصویری از تنقلات
تصویر تنقلات
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با تنقلات

تنقلات

تنقلات
شب چره ها جمع تنقل آجیلات و شیرینیها و هر چیزی که گاه گاه بخورند
تنقلات
فرهنگ لغت هوشیار

تنقلات

تنقلات
جَمعِ واژۀ تنقل. تنقلهاو آجیلها و شیرینی ها و هر چیزی که کم کم و گاه گاه خورند و گاگاها. (ناظم الاطباء). و رجوع به تنقل شود
لغت نامه دهخدا

انقلاع

انقلاع
برکندگی برکنده شدن از بیخ کنده شدن از بیخ بر آمدن از ریشه در آمدن، بر کندگی. برکنده شدن، برکندگی
فرهنگ لغت هوشیار