معنی تخنیق تخنیق خفه کردن، فشار دادن گلوی جانداری تا خفه شود، در علوم ادبی در علم عروض انداختن میم مفاعیلن که فاعیلن بشود و به جای آن مفعولن بگذارند تصویر تخنیق فرهنگ فارسی عمید