جدول جو
جدول جو

معنی بیل زن

بیل زن
ویژگی کسی که با بیل زمین را زیر و رو می کند
تصویری از بیل زن
تصویر بیل زن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با بیل زن

بیل زن

بیل زن
آنکه با بیل کار میکند مانند باغبان. (از آنندراج) (ناظم الاطباء) ، کنایه از دهقان و مزارع. (غیاث) :
همان بیل زن مرد آلت شناس
کند بیلکش را به بیلی قیاس.
نظامی.
- امثال:
تو اگر بابا بیل زنی بباغچۀ خودت بزن. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

بال زن

بال زن
جنبانندۀ بال. حرکت دهنده بال. بال زننده. (ناظم الاطباء).
لغت نامه دهخدا

بیل زنی

بیل زنی
صفت بیل زن. شخم زنی با بیل. باغبانی. دهقانی
لغت نامه دهخدا

بیل زدن

بیل زدن
بکار بردن بیل در شیار کردن یا کندن زمین. با بیل شخم کردن. (یادداشت مؤلف).
- امثال:
نه بیل زدم نه پایه، انگور میخورم در سایه. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

بی زن

بی زن
مُرَکَّب اَز: بی + زن، مرد مجرد. مرد که زن ندارد. عزب. عزیب. اعزب. مِعزابه. (منتهی الارب) : عزوبه، بی زن و شوهر شدن. (دهار)
لغت نامه دهخدا