معنی بشکولیدن بشکولیدن بِشکولیدَن چابکی کردن، چالاکی کردن، حریص بودن در کارها چابکی کردن، چالاکی کردن، حریص بودن در کارها تصویر بشکولیدن فرهنگ فارسی عمید