جدول جو
جدول جو

معنی آب تاختن

آب تاختن
شاش کردن، ادرار کردن، پیشاب ریختن
آب افکندن، آب انداختن، برای مثال ز قلب آن چنان سوی دشمن بتاخت / که از هیبتش شیر نر آب تاخت (رودکی - ۵۴۱)
تصویری از آب تاختن
تصویر آب تاختن
فرهنگ فارسی عمید