جدول جو
جدول جو

معنی اندازنده

اندازنده
کسی که چیزی را از جایی بیندازد، پرتاب کننده
تصویری از اندازنده
تصویر اندازنده
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با اندازنده

اندازنده

اندازنده
آنکه چیزی را از جایی بیندازد. پرتاب کننده. (فرهنگ فارسی معین) : صروع، نیک اندازنده مردم را. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

انداینده

انداینده
اسم انداییدن اندودن، اندود کننده کاهگل کننده، زراندود کننده
انداینده
فرهنگ لغت هوشیار