جدول جو
جدول جو

معنی اقاصی

اقاصی
اقصاها، دورترها، دورترین ها، جمع واژۀ اقصا
تصویری از اقاصی
تصویر اقاصی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با اقاصی

اقاصی

اقاصی
جَمعِ واژۀ اقصی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). دورتران. (غیاث اللغات) (آنندراج). در تداول، آخرو منتهاالیه و جای دور. (ناظم الاطباء) : متعلقان او از حضرت در اقاصی و ادانی شرق و غرب... (جهانگشای جوینی). به قلعه ای در اقاصی ولایت خویش التجاساختند. (ترجمه تاریخ یمینی). رجوع به اقصی شود
لغت نامه دهخدا

رقاصی

رقاصی
پایکوبی دست افشانی وشتندگی پایبازی گروهی با نشاط و اسپ تازی گروهی با سماع و پایبازی عمل و شغل رقاص رقص پایکوبی
فرهنگ لغت هوشیار

اقاقی

اقاقی
درختی از دسته شبدرها از تیره پروانه واران که اصلش از آمریکای شمالی است. این درخت بارتفاع 25 متر هم ممکن است برسد. گلهایش خوشه یی سفید یا صورتی و خوشبوست، عصاره درخت کرت، درختی از دسته گل ابریشمها جزو تیره پروانه واران که در حدود 300 گونه از آن در نواحی مختلف دیده شده. بعضی از گونه های آن بصورت درختچه است و خار دارد چوب آن نسبته سخت و محکم است اقاقیا عقاقیا اقاسیا
فرهنگ لغت هوشیار

اناصی

اناصی
جَمعِ واژۀ نصی. جج ِ نصیه. (ناظم الاطباء). جَمعِ واژۀ انصاء. جج ِ نصیه. (ازمعجم متن اللغه). رجوع به نصی و نصیه و انصاء شود
لغت نامه دهخدا