یخ، آبی که از شدت سردی بسته و سفت شده باشد، هسر، هتشه، کاشه، برای مثال امروز از خجالت دوشینه بنده را / جانی ست پر ز آتش و طبعی پر از هسیر (سنائی - لغت نامه - هسیر) یخی که در سرمای سخت بر روی زمین می بنددیَخ، آبی که از شدت سردی بسته و سفت شده باشد، هَسَر، هَتشِه، کاشِه، برای مِثال امروز از خجالت دوشینه بنده را / جانی ست پر ز آتش و طبعی پر از هسیر (سنائی - لغت نامه - هسیر) یخی که در سرمای سخت بر روی زمین می بندد