جدول جو
جدول جو

معنی لولوافشان

لولوافشان
لؤلؤافشاننده، درافشان، آنکه زیبا سخن بگوید
تصویری از لولوافشان
تصویر لولوافشان
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با لولوافشان

لولوافشان

لولوافشان
افشاننده لولو: لولوافشان تویی بمدحت شاه عقد پروین بهای لولو تست. (خاقانی. سج. 467)
فرهنگ لغت هوشیار

لولوافشانی

لولوافشانی
عمل لولو افشاندن: ابر نایافته از کف جوادش تعلیم لولو افشانی بر باغ و بساتین نکند. (سوزنی لغ)
فرهنگ لغت هوشیار

لؤلؤافشان

لؤلؤافشان
فشانندۀ لؤلؤ:
لؤلؤافشان توئی به مدحت شاه
عقد پروین بهای لؤلؤ توست.
خاقانی.
، مجازاً گریان:
لؤلؤافشان کند دو جزع مرا
عشق آن لعل لؤلؤآکنده.
سوزنی
لغت نامه دهخدا