معنی کاغذبازی
- کاغذبازی
- نوشتن نامه های پی در پی و بیهوده در ادارات، زیاده روی در تشریفات اداری
واژههای مرتبط با کاغذبازی
کاغذبازی
- کاغذبازی
- مجازاً، زیاده روی در تشریفات اداری که باعث پیچیدگی و کندی جریان کارها می شود
کاغذبازی
- کاغذبازی
- اصول تشریفاتی اداری که با نوشتن نامه های متعدد از رؤسا به مرئوسین و بعکس صورت گیرد
کاغذبازی
- کاغذبازی
- بوروکراسی، دیوانسالاری، قرطاس بازی
کاغذ بازی
- کاغذ بازی
- اصول تشریفاتی اداری که با نوشتن نامه های متعدد از روسا به مرئوسین و صورت می گیرد
کاغذ سازی
- کاغذ سازی
- شغل و عمل کاغذساز، کنایه از جعل اسناد
کاغذ سازی
- کاغذ سازی
- عمل و شغل کاغذ ساز، کار خانه ای که در آن کاغذ سازند کاغذ خانه
کاغذساز
- کاغذساز
- آنکه کاغذ می سازد
کاغذبری
- کاغذبری
- کم کردن جمع زر از کاغذ از روی دزدی و خیانت، و این اصطلاح ارباب دفاتر است: که مشرف کل کاغذبری کرده. (ملاطغرا در مشابهات ربیعی از آنندراج)