معنی عمل کردن - فرهنگ فارسی عمید
معنی عمل کردن
- عمل کردن
- کار کردن، رفتار کردن، جراحی کردن، اثر کردن
تصویر عمل کردن
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با عمل کردن
عمل کردن
- عمل کردن
- انجام دادن رفتار کردن انجام دادن: اقبال تو بلندی نمود و خدای تعالی به مصلحت خود عمل کرد
فرهنگ لغت هوشیار