جدول جو
جدول جو

معنی عالم ملک

عالم ملک
در فلسفه عالم وجود، عالم اجسام، عالم شهادت
تصویری از عالم ملک
تصویر عالم ملک
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با عالم ملک

عالم ملک

عالم ملک
عالم اجسام و شهادت است و گاه عالم وجود بطور مطلق و کلی اراده میشود. رجوع به اسفار ج 3 ص 65 و به عالم شهادت شود
لغت نامه دهخدا

عالم ملکوت

عالم ملکوت
در فلسفه و تصوف عالم مجرد از صورت و ماده و زمان، آنچه متعلق به معنی و حقیقت باشد، عالَمِ اَمر، عالَمِ مَعنی، عالَمِ مَلائِکِه، عالَمِ جَبَروت
عالم ملکوت
فرهنگ فارسی عمید

اعظم ملک

اعظم ملک
پسر عمادالدین والی بلخ. وی بکمک ملک شیر حکمران کابل بغزنه حمله برده آن شهر را از عمدهالملک برادر رضی ملک گرفت ودر آنجا مقام کرد. این حکمران با سپاهیان چنگیز زدوخوردهایی داشته است. (از تاریخ مغول عباس اقبال ص 60، 62، 66). جوینی مؤلف جهانگشا آرد: اعظم ملک که پسر عمادالدین بلخ بود و ملک شیر که حاکم کابل بود با لشکری غوری که بر ایشان مجتمع شده بودند بغزنه آمدند و آنجا را محاصره کردند و بیش از چهل شهر را بگرفتند. در همان وقت شمس الملک فرستادۀ سلطان جلال الدین بغزنه آمد تا اسباب پادشاهی ساخته کند. وی بغزنه رسید و بشارت قدوم سلطان جلال الدین را بمردم داد. پس از یک هفته سلطان بغزنه رسید و لشکرها روی بدو نهادند و مجتمع گشتند و تجمل و اسباب سلطنت مرتب گشت و حکمرانان از هر سوی بغزنه بخدمت سلطان روی آوردند. اعظم ملک و ملک شیر و غوریان و خلق بسیار هم در خدمت سلطان مرتب گشت تا شصت هفتاد هزار لشکر ساخته بر او مجتمع گشتند. و رجوع به تاریخ جهانگشای جوینی صص 195- 197 شود، نام درختی است. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا