جدول جو
جدول جو

معنی سقوط کردن

سقوط کردن
افتادن و بر زمین فرود آمدن، به پستی افتادن
تصویری از سقوط کردن
تصویر سقوط کردن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سقوط کردن

سقوط کردن

سقوط کردن
افتادن فرود آمدن بر زمین، به انحطاط اخلاقی مواجه شدن: در منجلاب فحشا سقوط کرد، تسلیم شدن به مردی به طور نامشروع فاسد شدن زن. یا سقوط کردن شهری یا کشوری. به تصرف غالب در آمدن شهر یا کشور. یا سقوط کردن دولت. بر کنار شدن وزیران از کار
فرهنگ لغت هوشیار