جدول جو
جدول جو
Ads

معنی سپوختن

تصویری از سپوختن
تصویر سپوختن
سپوختن
چیزی را به زور و فشار در چیز دیگر فرو کردن، سپوزیدن، فروکردن، خلانیدن، برای مثال تخم محنت بپاش در گلشان / خنجر کین سپوز در دلشان (ابوالعباس نبجتی - شاعران بی دیوان - ۱۳۴)
راندن، دور کردن
فرهنگ فارسی عمید