معنی زن پدر - فرهنگ فارسی عمید
معنی زن پدر
زن پدر
نامادری، زن پدر کسی غیر از مادر او، مادراندر، مایندر
تصویر زن پدر
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با زن پدر
زنگ در
زنگ در
دهی از دهستان جاپلق است که در بخش الیگودرز شهرستان بروجرد واقع است و 288 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
سن پیر
سن پیر
سَن، اسقف آنتیوش، جانشین زبن بحدود قرن سوم میلادی وی رنج شهادت را بهنگام زجر دس بجان خرید، ذکران وی در 24 ژانویه است
لغت نامه دهخدا
هم پدر
هم پدر
از یک پدر. برادر و خواهر. دو تن که پدرشان یکی است: مرا بود هم مادر و هم پدر کنون روزگار وی آمد به سر. فردوسی. رسول گفت که با مرگ، خواب هم پدر است به اختیار مکن خواب اختیار و مخسب. صائب
لغت نامه دهخدا
بن پور
بن پور
سوراخی که برای پنهان کردن چیزی در زمین پدید آورند، لانه.، پپایین ترین کرت در هر منطقه
فرهنگ گویش مازندرانی
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.