جدول جو
جدول جو

معنی رواروزن

رواروزن
نقیب و پاسبان لشکر، آنکه بانگ روارو می زند، برای مثال رواروزنان نای زرین زدند / سراپرده بر پشت پروین زدند (نظامی۵ - ۸۰۴)
تصویری از رواروزن
تصویر رواروزن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با رواروزن

روارو زدن

روارو زدن
فریاد بُرُو بُرُو برآوردن، برای مِثال وقت بیاید که روارو زنند / سکۀ ما بر درمی نو زنند (نظامی۱ - ۶۲)
روارو زدن
فرهنگ فارسی عمید

رواروزنان

رواروزنان
در حال روارو زدن، برای مِثال رواروزنان تیر پولادسای / در اندام شیران پولادخای (نظامی۵ - ۷۹۳)
رواروزنان
فرهنگ فارسی عمید

روزاروز

روزاروز
روزبروز: المیاومه، چیزی بروزاروز فرادادن، (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا

ذواروان

ذواروان
نام جایگاهی و بدانجا چاهی است موسوم به بئر ذی اروان. و آن جایگاه را ذروان و چاه را نیز بئر ذروان نامند. و در این چاه لبیدبن اعصم یهودی رسول صلوات الله علیه را جادوئی کردن میخواست
لغت نامه دهخدا

گوارون

گوارون
هر نوع بیماری پوستی همراه با بثورات، قوبا، بریون، گریون
گوارون
فرهنگ فارسی عمید