جدول جو
جدول جو

معنی ذات الیمین

ذات الیمین
جانب راست، سمت دست راست، دست راست، به راست
تصویری از ذات الیمین
تصویر ذات الیمین
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ذات الیمین

ذات الیمین

ذات الیمین
دست راست، راستکاران که کردار نامه را به دست راستشان دهند
ذات الیمین
فرهنگ لغت هوشیار

ذات الیمین

ذات الیمین
سوی دست راست. (مهذب الاسماء). جانب راست. (دهار). دست راست. براست:
هم بتقلیب تو تا ذات الیمین
تا سوی ذات الشمال ای رب ّ دین.
مولوی
، و صاحب غیاث گوید و کسانی که نامۀ اعمالشان بر دست راست آید و مراد از این مؤمنانند
لغت نامه دهخدا

ذات الزمین

ذات الزمین
میانۀ روزگار. (قاضیخان بدر محمد دهار) ، در زمانی مقدّم
لغت نامه دهخدا

ذات الشمیط

ذات الشمیط
ریگی است بنی تمیم را و در آنجا گزنه و غضا روید. (المرصع)
لغت نامه دهخدا

ذات البین

ذات البین
سودا داد و ستد، میانجی، جاور (حال) جاتک میانه دوکس یا جماعت دو جانبه: (باب بیستم - در اصلاح ذات البین و صله رحم)
فرهنگ لغت هوشیار

ذات البین

ذات البین
میان دو تن یا دو گروه، آنچه میان دو یا چند تن باشد از خوبی یا بدی، دوجانبه، دوجانبی، مشترک میان دو تن یا دو گروه، حالت و حقیقت رابطۀ دو تن یا دو دسته
ذات البین
فرهنگ فارسی عمید

ذات البین

ذات البین
آنچه میان دو کسی باشد از خوبی و بدی، شادی و اندوه
ذات البین
فرهنگ فارسی معین