معنی خیمه گاه
- خیمه گاه
- جایی که در آن یک یا چند خیمه برپا کرده اند
واژههای مرتبط با خیمه گاه
خیمه گاه
- خیمه گاه
- اتراقگاه، اردو، اردوگاه، منزلگاه
نیمه گاه
- نیمه گاه
- منصف
خیمه ماه
- خیمه ماه
- کنایه از هالۀ ماه. (لغت محلی شوشتر نسخۀ خطی)
نیمه گاه
- نیمه گاه
- منتصف. (دانشنامۀ الهی، ریاضی از فرهنگ فارسی معین)
خیمه گه
- خیمه گه
- خیمه گاه
دیده گاه
- دیده گاه
- محلی که دیده بان از آنجا مراقبت و نگاهبانی میکند، منظره چشم انداز
چشمه گاه
- چشمه گاه
- جایی که چشمه آب از آنجا بیرون آید منبع چشمه
خرمن گاه
- خرمن گاه
- جایی که خرمنها را برای کوبیدن در آنجا گرد کنند محل کوفتن خرمن
دیده گاه
- دیده گاه
- دیدگاه، جای نشستن یا ایستادن دیدبان، جای بلند که از بالای آن دیدبانی کنند، چشم انداز، منظره
