مَلَس. طعم ترشی آمیخته باشد با شیرینی، چون طعم آلو و مانند آن. (یادداشت مؤلف) : برگ می صبوح کن سرکه فروختن که چه گرچه ز خواب جسته ای خوش ترش گرانسری. خاقانی. خوش ترش زردچهره آبی را طبع مرطوب و لون محرور است شاخ امرود گوئی و امرود دسته و گرد نای طنبور است. (از تاج المآثر)
کمی خوش آیندتر. قدری نیکوتر. (ناظم الاطباء). کمی بهتر، نرم تر. آرام تر: ما که با داغ نام سلطانیم ختلی آن به که خوشترک رانیم. نظامی. فرس خوشترک ران که صحرا خوش است. نظامی. ، بسیار خوشتر. (غیاث اللغات) (آنندراج)