جدول جو
جدول جو

معنی خمیرترش

خمیرترش
خمیرمایه، خمیر ترشیده که از آرد گندم، روغن، شیر یا ماست درست می کنند و مقدار کمی از آن را در خمیری که برای نان پختن تهیه می کنند می زنند تا برآید و فطیر نشود، خمیرترش
تصویری از خمیرترش
تصویر خمیرترش
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با خمیرترش

خمیرترش

خمیرترش
خمیرمایه. ترشه. ترشه خمیر. ترش خمیر. مایه فتاق. تَخ ّ. مایه خمیر که به خمیر زنند تا نان فطیر نشود. (یادداشت بخط مؤلف). رجوع به تحفۀ حکیم مؤمن شود
لغت نامه دهخدا

خمارتاش

خمارتاش
مرکز دهستان کهنۀ بخش حومه شهرستان قوچان. دارای 66تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آن غلات و انگور. شغل اهالی زراعت و مالداری و از صنایع دستی قالیچه بافی و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

خمیرگری

خمیرگری
خمیرسازی. خمیرگیری. (یادداشت بخط مؤلف). رجوع به خمیرگیری شود
لغت نامه دهخدا

خمیرگر

خمیرگر
خمیرگیر. خمیرساز. سازندۀ خمیر. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا