چاشتدان. ظرفی باشد که نان و طعام در آن گذارند. ناندان. (برهان). ظرف و سفره ای که طعام روز را در آن گذارند و به وقت چاشت بکار برند. (فرهنگ ناصری). چاشدان. (آنندراج) : ای چاشکدانت چرخ ازرق وی شادروانت چرخ اطلس. جمال الدین عبدالرزاق (از فرهنگ ناصری). ، صندوقچه زنان را نیز گفته اند. (برهان). و رجوع به چاشدان و چاشتدان شود
صندوقچۀ زنان را گویند که در آن ریز و پیز و خرد و مرد و چیزها نهند و دخلدان استادان بقال و نانبا و آش پز و امثال آن را نیز گفته اند و آن ظرفی باشد که قیمت آنچه فروخته شود در آن گذارند و صندوقی را نیز گویند که نان در آن گذارند. (برهان قاطع) (آنندراج). رَکوَه. صندوق. (صحاح الفرس). تبنگو. (صحاح الفرس)
ظرفی را گویند که نان و سایر خوردنی در آن گذاشته هنگام چاشت بخورند، (فرهنگ ناصری)، چاشدان، (فرهنگ ناصری)، چاشکدان، (فرهنگ ناصری)، ظرفی که نان و خوردنی در آن نهند، (ناظم الاطباء)، ظرفی که غذای چاشت را در آن نهند، و رجوع به چاشدان و چاشکدان شود
چاشتدان، چاشکدان، ظرفی باشد که نان و خوردنی در آن میان گذارند، (برهان)، ظرفی که در آن نان گذارند، (فرهنگ ناصری)، ظرفی که از طعام چاشت در آن نهند، (آنندراج)، ظرفی را گویند که نان در میان او گذارند، کرسان، (فرهنگ جهانگیری)، جوئه، ظرف طعام چاشت: وز زمین برجستمی تا چاشدان خوردمی هرچ اندر او بودی ز نان، رودکی، ، بطریق مجاز طعام چاشت را نیز گویند، (فرهنگ ناصری)، و رجوع به چاشتدان و چاشکدان شود