جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با پفو

پفو

پفو
بادی بود که از دهان بدر آرند برای خاموش کردن چراغ یا تیز کردن آتش یا سرد کردن چیزی گرم و امثال آن فوت دم پفو باد، آماس ورم
فرهنگ لغت هوشیار

پفو

پفو
پُف. فوت. باد. دم. نفخه:
آنکه بر شمع خدا آرد پفو
شمع کی میرد، بسوزد پوز او.
مولوی
لغت نامه دهخدا