جدول جو
جدول جو

معنی بنوه

بنوه
بنو، خرمن، خرمن گندم یا جو، تودۀ چیزی، غله
تصویری از بنوه
تصویر بنوه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با بنوه

بنوه

بنوه
مطلق خرمن را گویند اعم از خرمن غله و کاه و غیره. (برهان) (از آنندراج). خرمن و تودۀ غلۀ نکوفته. (ناظم الاطباء). رجوع به بنو شود
لغت نامه دهخدا

بنچه

بنچه
جمعی که بر اصناف حرف و صنعت و رعیت بندند و مالیات و بدهی آنها
بنچه
فرهنگ لغت هوشیار