جدول جو
جدول جو

معنی بخون

بخون
سیّارۀ مرّیخ، چهارمین سیارۀ منظومۀ شمسی به نسبت دوری از خورشید، بهرام، غضبان فلک، طرف دار پنجم
تصویری از بخون
تصویر بخون
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با بخون

بخون

بخون
نام ستارۀ مریخ است که در فلک پنجم می باشد. (برهان قاطع) (آنندراج). مریخ. (انجمن آرا) (ناظم الاطباء) (فرهنگ سروری) ، دور کردن. (از منتهی الارب) (مصادر زوزنی) (آنندراج) ، بازداشتن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (آنندراج) ، جدا داشتن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (آنندراج). الحدیث: انه کان یبد ضبعیه فی السجود. (از منتهی الارب) ، یعنی جدا می کرد دو بازوی خود را در سجده. (از ناظم الاطباء). از هم جدا داشتن. (یادداشت مؤلف) : بد رجلیه، از هم جدا داشت هر دو پا را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، بداد ساختن برای زین. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (آنندراج). و رجوع به بداد شود
لغت نامه دهخدا

بتون

بتون
فرانسوی شفته ساروگ (ساروج) مخلوطی از سنگ شکسته و ماسه و سیمان در بنایی برای پی ریزی یا ساختن پایه های عمارات بکار رود. یا بتون آرمه. بتون مسلح بتونی که در آن میله های آهنی گذارند تا استواری و مقاومت آن بیشتر گردد
فرهنگ لغت هوشیار