معنی باده پیما - فرهنگ فارسی عمید
معنی باده پیما
- باده پیما
- باده خوار، باده نوش، برای مثال چو با حبیب نشینی و باده پیمایی / به یاد دار محبان باده پیما را (حافظ - ۲۴ حاشیه)، کسی که بسیار باده بخورد
تصویر باده پیما
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با باده پیما
باده پیما
- باده پیما
- شراب خوار و شرابخواره. (شرفنامۀ منیری). شراب خواره را گویند. (هفت قلزم). باده خوار. (آنندراج). پیمایندۀ شراب را گویند. شرابخوار. (شعوری ج 1 ورق 150).
لغت نامه دهخدا
باده پیمای
- باده پیمای
- باده خوار. شرابخوار. (آنندراج) :
من از رنگ صلاح آن دم بخون دل بشستم دست
که چشم باده پیمایش صلا بر هوشیاران زد.
حافظ.
رجوع به باده پیما شود.
لغت نامه دهخدا
باده پیمان
- باده پیمان
- باده پیما. شراب خواره. (ناظم الاطباء). رجوع به باده پیما شود
لغت نامه دهخدا