جدول جو
جدول جو

معنی از آنک

از آنک
از آنکه، از آن جهت که، به علت آنکه، زیراکه
تصویری از از آنک
تصویر از آنک
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با از آنک

از آنک

از آنک
مخفف از آنکه. زیرا که. بعلت آنکه:
بی زر و سیمی ای برادر از آنک
شوخ چشمیت نیست چون عبهر.
سنائی
لغت نامه دهخدا

از آن

از آن
از چیز معهود یا مذکور از مشارالیه، از آن جهت بدان سبب: از آن گریستم که... . (بیهقی)، از آن مردی است که در شهر چین میان چند تن خیق در میدان فرزند من قابض را بکشت و بیامد و ریش من بگرفت) (سمک عیار)، از آن جمله از جمله: و وی (ما الشعیر) آن چیزی است که بیست و چهار گونه بیماری معروف را سود دارد از آن... ذات الجنب و حمی مطبقه) (نوروز نامه)
فرهنگ لغت هوشیار

از آن

از آن
مِنْه ُ. از او. از وی:
زن پیر رفت و می آورد و جام
از آن جام فرهاد شد شادکام.
فردوسی.
آن که برهم زن جمعیت ما شد یارب
تو پریشانتر از آن زلف پریشانش کن.
؟
و رجوع به آن شود.
لغت نامه دهخدا

از آنچه

از آنچه
از چیز معهود یا مذکور، بدان سبب بدان جهت بعلت آن که: (با قاضی شیراز هم بد بود از آنچه باری چند امیر محمود گفته بود که قاضی را وزارت شاید) (بیهقی)
از آنچه
فرهنگ لغت هوشیار