پسرعمو. (محمود بن عمر ربنجنی). پسرعم. عموزاده. عم زاده. پسر نیای پدری. (مهذب الاسماء). - ابن عم ّ کلاله، پسر نیای دور. (مهذب الاسماء). - ابن عم ّ لَح، پسر نیای نزدیک. (مهذب الاسماء)
جزیرۀ ابن عمر، نام شهری میان موصل و نصیبین، و گویند جبل جودی که کشتی نوح بدان قرار کرد نام کوهی نزدیک بدین شهر است. و این شهر را عبدالعزیز بن عمر برقعیدی پی افکنده است و نسبت بدان جَزَریست. (از ابن بطوطه)