جدول جو
جدول جو

معنی وازدگی

وازدگی
واخورده، رد شده، مردود، یکه خورده، سرگشته
تصویری از وازدگی
تصویر وازدگی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با وازدگی

وازدی

وازدی
اسحاق بن ابراهیم الوازدی مکنی به ابومحمد که از ابوحفص بن حفص الباهلی و سعید بن هاشم الکاغذی وجز آنان روایت کند و از او بکر بن مسعود بن الحسن بن الورادالفرنکدی و جز وی روایت دارد. (لباب الانساب)
لغت نامه دهخدا