معنی مساهمت
- مساهمت
- هم بهره شدن با کسی، انبازی در بهره و نصیب
واژههای مرتبط با مساهمت
مساهمت
- مساهمت
- مشارکت، شریک، شرکت
مساهلت
- مساهلت
- با نرمی و آسانی رفتار کردن
مساهرت
- مساهرت
- شب را با هم بیدار بودن، شب زنده داری
مسالمت
- مسالمت
- آشتی کردن، بی گزندی، خوش رفتاری، صلح طلبی
مساهمه
- مساهمه
- مساهمه و مساهمت در فارسی: بونداری هنبازی
مساهلت
- مساهلت
- بنرمی وآسانی رفتارکردن سهل انگاری کردن، سهل انگاری آسان گیری
مساهرت
- مساهرت
- شب را بیدار بودن
مساومت
- مساومت
- بها کردن متاع
مسالمت
- مسالمت
- سازگاری، با هم صلح کردن وآشتی نمودن
