جدول جو
جدول جو

معنی مساحی

مساحی
مساحت کردن، اندازه گیری زمین، نقشه برداری
تصویری از مساحی
تصویر مساحی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با مساحی

مساحی

مساحی
علم مسّاح. اندازه گیری. پیمایش زمین:
فلک چون آتش دهقان سنان کین کشد بر من
که بر ملک مسیحم هست مسّاحی و دهقانی.
خاقانی.
- عیار مساحی، از اقسام عیار است. رجوع به عیار در ردیف خود شود.
- عیار مقابل مساحی،از اقسام عیار است. رجوع به عیار در ردیف خود شود
لغت نامه دهخدا

مساحی

مساحی
مساح. جَمعِ واژۀ مِسحاه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به مِسحاه شود
لغت نامه دهخدا

مسیحی

مسیحی
معتقد به دین مسیح، مربوط به مسیحیت مثلاً کشورهای مسیحی، در موسیقی گوشه ای در آواز افشاری
مسیحی
فرهنگ فارسی عمید