معنی کژراه - فرهنگ فارسی عمید
معنی کژراه
- کژراه
- آنکه از راه راست منحرف شود، گمراه، کج راه
تصویر کژراه
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با کژراه
کژراه
- کژراه
- کج راه. گمراه. که نه بر راه راست بود. آنکه از راه راست منحرف گردد. دور از طریق مستقیم
لغت نامه دهخدا
کژراهی
- کژراهی
- گمراهی، راه خود را گم کردن، کنایه از از راه راست منحرف شدن
فرهنگ فارسی عمید
کجراه
- کجراه
- منحرف. گمراه. (فرهنگ فارسی معین). که راه کج دارد. بیراه. که بر صراطی مستقیم نباشد
لغت نامه دهخدا
کژغاه
- کژغاه
- همان غژغاه است که دم گاو چین وختا باشد و بر گردن اسب اندازند و به قطاس معروف شده است. (آنندراج) (انجمن آرا). رجوع به کژغاو شود
لغت نامه دهخدا
کژراهی
- کژراهی
- گمراهی. انحراف از راه راست. دوری از طریق مستقیم
لغت نامه دهخدا