معنی صاحب مرده - فرهنگ فارسی عمید
معنی صاحب مرده
صاحب مرده
هنگام عصبانیت یا ناراحتی شدید گفته می شود، چیزی که صاحب آن مرده باشد
تصویر صاحب مرده
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با صاحب مرده
صاحب مرده
صاحب مرده
وصف است مال یا چیزی را که خداوند آن مرده باشد: هرکه میمیرد غم او قسمت من میشود وارثم گویا من این غمهای صاحب مرده را. طاهر وحید. در طلسم زندگی تا کی توان بودن اسیر از سر من وا کنید این جان صاحب مرده را. فطرت. ، نفرینی است که در حالت غضب بیشتر به گاو و خر و دیگر ستوران کنند
لغت نامه دهخدا
صاحب زاده
صاحب زاده
شیخ اسعدافندی از بزرگان طریقت نقشبندیه. او راست: بیان هام لعالم الاسلام چ 1333 هجری قمری (معجم المطبوعات)
لغت نامه دهخدا
صاحب مروت
صاحب مروت
جوانمرد: علما گویند مقام صاحب مروت به دو موضع ستوده است، درخدمت پادشاه... یا در میان زهاد. (کلیله و دمنه)
لغت نامه دهخدا
صاحب مرتبه
صاحب مرتبه
خداوند مقام: و صاحب مرتبه گرداندش بسبب آنکه بیشتر نزدیک او فرستاد. (تاریخ بیهقی ص 311)
لغت نامه دهخدا
صاحب مایه
صاحب مایه
مایه ور. دارای مایه: صاحب مایه دوربین باشد مایه چون کم بُوَد چنین باشد. نظامی
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.